یکی از اعضای مهم گروهی در واشنگتن و افراد زیردستش به سختی روی برنامه شان مشغول بکار هستند. آنها قصد دارند تا بازار خرید و فروش مواد مخدر را تحت تاثیر قرار دهند که اینکار آنها باعث قتل های میشود و ...
فیلم معانی مختلف پدر و مادر بودن را در زندگی خانواده "پورتر" و "کمبل" به تصویر می کشد...
مردی که با یک حقیقت تلخ دست و پنجه نرم می کند، برای رسیدن به رستگاری، تصمیم میگیرد زندگی هفت غریبه را برای همیشه متحول کند.
پنج مرد در حالی که دست و پای آنها بسته شده است در یک انبار به هوش می‌آیند ، آنها یه یاد نمی آورند چه کسی بوده اند و حالا برای زنده ماندن مجبورند بدانند چه کسی خوب است و چه کسی بد...
در فوريه ي سال 1945 يکي از وحشتناک ترين نبردهاي جنگ جهاني دوم، در اقيانوس آرام و در جزيره ي کوچک ايووجيما رخ داد. در همان اوايل نبرد، پرچم امريکا در بالاي تپه ي سوريباچي برافراشته شد و عکسي از اين برافراشتن پرچم گرفته شد که به يکي از شمايل هاي تاريخ امريکا تبديل شد.
«مايک نورتن» جوان که تازه به استخدام پليس مرزي درآمده، به طور تصادفي کارگر غيرمجاز مکزيکي، «ملکيادس استرادا» را مي کشد. مقام هاي محلي تصميم مي گيرند حادثه را لاپوشاني و پرونده را مختومه اعلام کنند. اما صاحب کار «ملکيادس»، «پيت پرکينز»، با هدف اجراي عدالت شخصي، «مايک» را مجبور مي کند تا جسد «ملکيادس» را از گور بيرون بکشد و سپس سوار بر اسب هم راه يک ديگر و جسد به سوي مکزيک به راه بيفتند...
یک خلبان به همراه مسافرش پس از سقوط در دشتهای قطب جنوب تلاش می کنند جان خود را نجات دهند...
جواني به نام «مانتي بروگان» (نورتن)، به کارهاي خلاف کشانده شده و پخش کننده ي موادر مخدر شده است. سرانجام او دستگير و به هفت سال زندان محکوم مي شود. او در آخرين روز آزادي، زندگي خود را مرور و از خودش سؤال مي کند که کي و چرا در چنين مسير خلافي افتاد...
اواخر سال ۱۹۶۵، در ویتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گیبسن) مأموریت یافته تا در دره ی درانگ حملاتی را فرماندهی کند. اما دیری نمی گذرد که «مور» و سربازانش درمحاصره ی دو هزار نفر ازنیروهای دشمن قرار می گیرند .
چهار پسر تبهکاران بروکلین مجبورند با همکاری یکدیگر یک کیف حاوی پول نقد را از شهری کوچک بنام مونتانا که توسط یک کلانتر فاسد اداره می شود، بدزدند و …
