مجموعا آثار دونالد ساترلند Donald Sutherland

79%

91%

89%

120K 7.4/10

دانشکده ي فيبر، سال 1962، «پينتو» (هالسي) و «فلوندر» (فورست) وارد گروه دلتا، ننگين ترين «گروه برادري» در دانشکده مي شوند. سرپرست دانشجويان «دين و ورمر» (ورنن) در پي راهي است تا اعضاي آنارشيست دلتا را اخراج کند و در اين راه «گرگ مارمالارد»(دو تن) سردسته ي گروه رقيب دلتا،امگا نيز به او کمک مي کند...

61%

%

%

18K 6.4/10

محتوای فیلم، مجموعه ای نامرتبط از طنزهای سریالی و هجویات هتاک است که اغلب برخی از آنها نیز بی مزه می باشند...

61%

%

%

21K 6.9/10

"اوبرست اشتاینر"، فرمانده یک گروه چترباز آلمانی در ماموریتی پنهانی به انگلیس فرستاده می شود تا "وینستون چرچیل" را ربوده و به برلین ببرند...

%

%

%

7K 7/10

فیلم زندگی "کازانوا" (نویسنده ایتالیایی) را در سفری عجیب و غریب به تصویر می کشد...

70%

57%

84%

25K 7.7/10

اميليا، ايتاليا، «آلفردو» (دنيرو) از خانواده اي بورژوا و زميندار، و «اولمو» (دوپارديو) از خانواده اي دهقان، هر دو روز 27 ژانويه ي سال 1901 به دنيا آمده اند. هر چند که اين دو به عنوان بهترين دوستان در کنار هم بزرگ مي شوند، ولي دوستي شان به يک رابطه عشق و نفرت بدل مي شود...

%

%

%

6K 6.9/10

هالیوود، سال 1938. «تاد هکت» (آترتن) که در دانشگاه ییل نقاشی خوانده به گروهی می پیوندد که آماده ی کار برای یک طراح صحنه به نام «کلود استی» (دیسارت) هستند. او به دختری در همسایگی به نام «فی» (بلک) – بازیگر سیاهی لشکر ولی خوش آتیه – علاقه مند می شود و می کوشد تا به او در کارش کمک کند.

95%

94%

76%

55K 7.2/10

"جان" و "لاورا" بکستر در ونیز با دو خواهر که یکی از آنها ادعا می کند واسط ارواح است آشنا می شوند.او اصرار می کند که روح دختر آنان که به تازگی غرق شده را می بیند."لاورا" شیفته حرفهای او می شود اما "جان" متقاعد نمی شود اما بعد از مدتی او دختر خود را در خیابان می بیند که لباس قرمزی پوشیده و ...

81%

93%

80%

26K 7.1/10

کارآگاهی از شهری کوچک که در جستجوی مردی گمشده است تنها یک سرنخ دارد:ارتباط با زنی اهل نیویورک

71%

67%

87%

16K 7.8/10

"جوئی" سرباز جوان آمریکایی در آخرین روز جنگ جهانی اول مورد اصابت یک خمپاره قرار می گیرد.او در بیمارستان با وضعیتی بدتر از مرگ بستری می شود.او دستها،پاها،چشمها،گوشها،دهان و بینی خود را از دست داده است.حواس باقیمانده و توانایی تفکرش زندگی او را وارد رویاها و خاطراتی عجیب می کند و...

80%

84%

83%

72K 7.4/10

«هوکي» (ساترلند)، «دوک» (اسکريت) و «جان» (گولد) به بيمارستان جراحي سيار ارتش شماره ي 4077 در کره وارد مي شوند و مشغول عمل جراحي مجروحان بازگشته از جبهه مي شوند. اين جراحان چيره دست در اوقاع فراغت عادت ها و سرگرمي هاي خود را دنبال مي کنند...