لس آنجلس، ۱۹۴۹. یک گروه سرٓی از افسران پلیس که توسط دو گروهبان ( رایان گاسلینگ و جاش برولین ) رهبری می شوند، تصمیم دارند سردسته جنایتکاران، «میکی کوهن» ( شان پن )، که کل شهر را زیر سلطه گرفته، را سرنگون سازند...
یک زیردریایی مجهز به موشک های بالستیک که ۵۰۰ متر زیر دریا است دستور شلیک به پاکستان را دریافت میکنند . فرمانده درخواست تائید کاخ سفید را میکند , و چون تائیدی دریافت نمیکند دستور را انجام نمیدهد و همین عاملی میشه که با توطئه ای در دولت، افراد این زیردریایی از سوی دولت ایالات متحده «دشمن ملت» معرفی میشوند و ارتش آمریکا به این زیردریایی حمله میکند. فرمانده موفق میشود زیردریایی را از زیر حملات نجات دهد و با افرادش به جزیره ای دورافتاده در اقیانوس آرام میروند تا در امان باشند.افراد زیردریایی ناچار میشوند زندگی تازه ای را در جزیره آغاز کنند و البته می کوشند با هویت های تازه به آمریکا بازگردند.
یک استعداد یاب سالخورده بیسبال ( کلینت ایست وود ) در آخرین سفر خود برای کشف استعداد، دخترش ( امی آدامز ) را نیز به همراه خودش می برد...
مردعنکبوتی بهمراه گروهی از نوجوانان زیر نظر سازمان شیلد علیه نیروی تاریکی به پا می خیزد.
این فیلم درباره جاسوسی حرفه ای به نام توبین فراست ( دنزل واشینگتن ) است که مدتها از آخرین زمانی که دیده شده گذشته است. اما توبین به تازگی در شهر کپ تاون در آفریقای جنوبی مشاهده شده و سازمان جاسوسی آمریکا هم جاسوسی به نام مت وستون ( رایان رینولدز ) که در منطقه حضور دارد را برای بازجویی از او مامور می کند...
کلونی مریخ، سال 2145. یک مامور شورشی متوجه می شود خواهرش که دوازده سال قبل ربوده شده زنده است و به عنوان یک سرباز بزرگ شده و هدفش نابودی حزب او است و...
گروهی از ماموارن حرفه ای قصد دارند یک ماموریت نا سرانجام را دنبال کنند تا اینکه...
داستان در مورد مبارزه پلیس با گروهک های تروریستی افراطی مسلمان هست. در این فیلم “مهسون” و “مستفی” دو مامور مبارزه با تروریسم ترکیه برای تحویل گرفتن سرکرده. یکی از این گروهک ها که در امریکا دستگیر شده و راهی نیویورک شده تا وی رو برای محاکمه به ترکیه بیارند. اما اتفاقات و روابطی بین “مهسون” و متهم به وجود میاد که …
«ریک» یک افسر پلیس است که بعد از گلوله خوردن در حین ماموریت، چندین ماه در بیمارستان بیهوش بوده است. وقتی که او بیدار می شود، می فهمد که دنیای اطرافش توسط زامبی ها (مرده های متحرک) تسخیر شده است، و به نظر میرسد که او تنها شخص زنده است. او برای پیدا کردن خانواده اش به شهر آتلانتا می رود، و در آنجا به گروهی از بازمانده ها بر می خورد که در خارج از شهر ساکن شده اند. همسرش «لوری» و پسرش «کارل» و همینطور بهترین دوستش، «شین» در میان بازمانده ها هستند. اکنون او بهمراه دیگر بازمانده ها باید در دنیایی که پر از مرده های متحرک است، راهی برای زنده ماندن پیدا کنند...
یک معلم که به تازگی به خاطر مشکلات اخلاقی از آموزش و پرورش انداختنش بیرون مجبوره تا در مراکز خصوصی و کلاسهایی با دانش آموز کم به ادامه کار خود بپردازد تا زمانی که …
