قرن شانزدهم، اسکاتلند. «کانر مک ليود» (لامبر) پس از آن که از مرگ بر اثر زخم هايي که طي يک جنگ برداشته نجات مي يابد، به واسطه ي مرد مرموزي به نام «راميرس» - که بيش از دويست سال سن دارد - به جمع فناناپذيران راه پيدا مي کند...
«بلوفلد» (فون سيدو)، رهبر «اسپکتر» پس از ربودن دو موشک کروز مجهز به کلاهک هسته اي، با تهديد به نابودي جهان و تعيين مهلتي هفت روزه، اقدام به باج خواهي مي کند و بار ديگر «جيمز باند» (کانري) وارد عمل مي شود......
«قادر متعال» (ریچارد سن) وظیفه ی «ترمیم» خلقت را به گروهی از کوتوله ها واگذار می کند. آنان نقشه ی کیهان را می دزدند، حفره های زمانش را مشخص می کنند و ناگهان از اتاق خواب «کوین» (وارناک) یک پسر بچه ی انگلیسی سر در می آورند...
کلانتر "اونیل" به مستعمره معدنچیان در یکی از قمرهای مشتری فرستاده می شود.در مدت تصدی او،معدنچیان یکی پس از دیگری کشته می شوند.وقتی او شروع به تحقیق می کند متوجه نقطه مشترکی بین همه مرگها می شود...
رابین هود سالخورده پس از بیست سال از جنگ های صلیبی باز می گردد تا برای آخرین بار نظر خدمتکار ماریان را جلب کند، اما او تبدیل به یک راهبه شده و از بازگشت او استقبال نمی کند...