داستان گروهی از نوجوانان در یک شهر کوچک در تگزاس که پس از بازی کردن یک بازی معروف در خانهای متروکه، جایی که زمانی قتل عام وحشتناکی رخ داده بود، نیرویی مرگبار را آزاد میکنند.
پس از تحمل یک حمله قلبی شدید، راندال از دوستان و کارمندان همکار دانته، الیاس، جی و سایلنت باب دعوت می کند تا به او کمک کنند تا فیلمی درباره زندگی در ایستگاه سریع بسازد...
پس از ملاقات در یک بار محلی، یک مرد با زنی زیبا و مرموز به املاک مجلل و خلوت خود باز می گردد . با این حال، زمانی که معاشقه آنها به چیزی شوم تبدیل می شود، خیلی زود بیش از آنچه که چانه زنی می کرد، به دست می آورد...