سال ۱۹۸۳. داستان در مورد پسربچه بدبختی است که در انگلستان زندگی می کند. او بعد از یک دعوای خیابانی، با گروهی از نژادپرستان ولگرد آشنا می شود. آن ها تبدیل به بهترین دوستان او و حتی همچون خانواده جدیدش می شوند...
یک سرباز ناراضی (Considine) را برمی گرداند به زادگاه خود برای به دست آوردن حتی با اراذل و اوباش که برادر ذهنی به چالش کشیده او (Kebbell) سال پیش مورد تعرض وحشیانه.