"لویی جفریس" با "کورین" ازدواج کرده است. در اولین سالگرد ازدواجشان ، "لویی" هنگام عبور از جاده تصادف کرده و از دنیا میرود. "لویی" به عنوان استاد "الکس" بیست سال بعد سرنوشت بزرگی برای او رقم میزند…..
"جوانا ابرهارت" به همراه خانواده خود به شهر کوچکی نقل مکان می کند اما به سرعت متوجه می شود که در پشت پرده رفتار عالی زنان شهر حقیقتی شیطانی مخفی شده است...