یک سرباز نیروهای ویژه که کشور، دین و حتی امید خود را رها کرده است، باید به میدان نبرد بازگردد تا خواهرزاده خود را که یک خبرنگار است و در میانه یک عملیات پیمانکاری خصوصی غیرقانونی که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته است، پیدا کند.
وقتی یک تیم پاکسازی صحنه جرم، چمدانی پر از پول پیدا میکنند، ناخواسته وارد نبردی مرگبار با یک رئیس باند جنایی بیرحم و فاسد، گانگسترها، قاتلان حرفهای و ماموران دولتی فاسدی میشوند که مصمم هستند هر طور شده آن را پس بگیرند.
داستان فردی به نام آیدا رد واکر که در دوران حبس به دلیل سرقت مسلحانه مککن است جان سالم به در نبرد. او برای آخرین کار و فرصتی برای به دست آوردن آزادی دست به دامن پسرش، وایت، می شود...
در دنیایی که ابرشرورها در آن حاکم هستند دو دوست که از بچگی همدیگر را میشناسند در یک آزمایش درمانی مشترک شرکت کرده و قدرتی پیدا میکنند که با آن از شهرشان محافظت کنند ....
دومینیک بردسی، مردی میانسان، داستان رابطه اش با برادر دوقلویش توماس، که به اسکیزوفرنی مبتلاست، را روایت کرده و از تلاش هایش برای آزاد کردن او از تیمارستان می گوید.
هنگامی که تصمیم گرفته میشود یک زندانی برای دیدن مادر در حال مرگش به مدت کوتاهی از زندان آزاد شود ، یک پلیس تازهکار مسئول کنترل این زندانی میشود. اما…
فیلم داستان واقعیِ ظهور و سقوط نابهنگام زنی به نام "مدلین ماری اوهر" است، کسی که در راس فعالان انجمن بیخدایان آمریکا بود. او به مدت 23 سال ریاست این حزب را برعهده داشت و به سرعت نیز تبدیل به منفور ترین زن کشور شد.