آیدا مترجم سازمان ملل در شهر کوچک سربرنیتسا است. هنگامی که ارتش صربستان کنترل این شهر را به دست گرفت ، خانواده وی در میان هزاران شهروندی است که به دنبال پناهگاه در اردوگاه سازمان ملل هستند...
زندگی لورا، یک مدیر فروش ساده، زمانی تغییر می کند که او به سیسیل سفر می کند اما توسط ماسیمو، یکی از اعضای مافیا ربوده می شود. ماسیمو او را به مدت 365 روز گروگان نگه می دارد تا او را عاشق خود کند...
دانیل تحول معنوی را در یک بازداشتگاه تجربه می کند. اگر چه سابقه کیفری وی مانع از ورود وی به حوزه های روحانی می شود، اما او قصد ندارد از رویای خود دست بکشد و تصمیم می گیرد که از یک کلیسا در یک شهر کوچک شروع کند ...
"جاجینا" یک زن مُسن و تنها، در روستایی زندگی میکند که یکسری جنایات مرموز در آن انجام شده است. او معقتد است که میداند چه کسی یا چه چیزی مقصر است، اما هیچکس حرف را باور نمی کند...