یک بارمن که کارش ترکیب نوشیدنیهاست و به شدت تحت فشار پرداخت بدهی است، برادرش که نگهبان تندخویی است را راضی میکند تا بدون اطلاع صاحبان کلوپی که در آن کار میکند، با هم یک جشن مجردی برگزار کنند.
انقلاب 1989 رومانی، شهر سیبیو را به صحنه درگیری خونینی بین پلیس و مردم معترض تبدیل میکند. کاپیتان ویورل، در تلاش برای فرار از دست ارتش، به همراه دیگر زندانیان به استخری خالی انداخته میشود.
هنگامی که بیگانگان برای برداشت DNA انسانی به زمین می رسند ، یک عامل ویژه برای نابودی آنها بدون اینکه به مردم اطلاع دهد که وجود دارند ، آنها را نابود می کند...
یک وکیل که برای پیشرفت شغلی خود حاضر به مصالحه است، مجبور به مراقبت از مایا، دخترخوانده 8 ساله خود میشود. زندگی منظم آنها با تطبیق او با نقش پدرانه و مایا با سرپرست جدیدش، دستخوش آشفتگی میشود.
یک دستیار تولید برای ساخت فیلم آموزشی ایمنی شغلی برای یک شرکت چند ملیتی، مجبور میشود داستان مصاحبهشونده را بازنویسی کند تا با روایت شرکت مطابقت داشته باشد...