در سئول سال 2024، شش غریبه درگیر عادت تنها غذا خوردن میشوند که به طور غیرمنتظرهای آنها را به دنیایی کابوسوار میکشاند؛ جایی که انزوا ترسهای غیرقابل وصف را پرورش میدهد و برای همیشه زندگی آنها را تغییر میدهد.
داستان درباره یک قتلعام وحشیانه در یک شهر کوچک است که به یک رستوران کشیده میشود. یک پیشخدمت جوان در این رستوران گرفتار میشود و برای زنده ماندن در طول یک شب طولانی مبارزه میکند.
یک کارگر ساختمانی فقیر با یک تاجر ثروتمند و در حال مرگ معاملهای انجام میدهد تا میلیاردها دلار به ارث ببرد، اما خیلی زود متوجه میشود که به خاطر گناهان وحشتناک آن مرد نیز نفرین شده است.
یک دختر نوجوان در تعطیلات تابستانی خود در لس آنجلس پس از آشنایی با چهار خون آشام، سعی در خلاص شدن از دست شکارچیان شهر را دارند و برای زنده ماندن می جنگند ...
"گورچا" پیش از رفتن به جنگ، فرزندانش را با صدایی نگران خطاب میکند: «فرزندان عزیزم، منتظر بازگشت من برای شش روز باشید. اگر بعد از این مدت بازنگشتم، دعای درگذشت مرا بخوانید، زیرا این ...