مایلز مورالس دچار حمله عصبی میشود که او را مجبور میکند با تجسمهای اضطراب خود روبرو شود و یاد بگیرد که درخواست کمک میتواند به همان اندازه شجاعانه باشد که از شهرش در برابر شر محافظت کند.
موجوداتی انگل مانند از بدن انسان ها بعنوان میزبان استفاده می کنند تا قدرت خود را در زمین گسترش دهند. در این بین گروهی از انسان ها به پای می خیزند تا آنها را متوقف کنند...
زنی جوان، میخانهای کهنه و متروکه را به ارث میبرد. او در حین بازسازی میخانه، راز هولناکی را در زیرزمین آن کشف میکند: موجودی تغییرشکلدهنده به نام "بَگهِد"...
یک نوجوان دارای اضافه وزن در حالی که در روستای خود تعطیلاتش را می گذراند توسط گروهی از دختران کنار استخر مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. پیاده روی طولانی به خانه بقیه زندگی او را تغییر می دهد ...