"سانجانا" و "آدیتیا" تصمیم می گیرند به زندگی مشترک خود یک شانس دیگر بدهند. آنها برای تعطیلات خود برنامه ریزی می کنند اما نمی دانند که اتفاق عجیبی در انتظار آنهاست ...
جوان سوک، نویسندهای مشهور و همسرش دوک هی که مربی هنر است، به سفری میروند. در این سفر، جوان سوک به طور ناگهانی جان خود را از دست میدهد. دوک هی که در سوگ همسرش غرق شده است، به رازی غیرمنتظره در مورد او پی میبرد.
دولسی هنگام جوانی در خانه قدیمیشان، شبحی را دیده که پرده از واقعه ای هولناک برداشته است، اکنون که سی سال از آن ماجرا گذشته به همان خانه قدیمی بر می گردد تا آن واقعه را واکاوی کند...