در شهر پراگ، یک استاد خیمه شب بازی قبول می کند تا به یک پسر بچه کارش را آموزش دهد. اما او در ادامه تصمیم میگیرد به پسربچه توانایی های خارق العاده ای که دارد را ببخشد...
صنعتگری که همه چیزش را باخته است داستان به عرش رسیدن و سپس سقوطش را تعریف میکند. عامل سقوط او توجه نکردن به هشدار های یک موجود جنگلی بنام "لوراکس" بود...
آنتوان 17 ساله پس از پشت سر گذاشتن زندگی بزهکارانه اش در دوران جوانی، هم اکنون تصمیم گرفته آن کارها را کنار بگذارد. او یکی از اعضای Philips Records نیز می باشد که عطشی که به موسیقی دارد را برطرف می کند. او در کنسرت هایش با دختری بنام کولت آشنا می شود و...