دختر جوانی بر روی نیمکتی نشسته که مردی غیر عادی از راه می رسد و کنار او می نشیند.او وقتی متوجه می شود مرد او را نگاه می کند آنجا را ترک می کند.دوست پسر او از راه می رسد اما در این هنگام مرد دختر را گرفته و می بوسد و...
«هی-جین» دختر لالی است که در بندر ماهیگیران بعنوان فروشنده کار می کند. او اغلب علاوه بر کالاهای فروشگاه، خودش را هم به توریست هایی که از آن منطقه دیدن می کنند، می فروشد...