داستان از پیوند عجیبی بین یک جنگجوی باستانی و یک پلیس مدرن حکایت میکند. نبردی کهن برای نجات یک قبیله، به طور مرموزی به یک ماموریت خطرناک در زمان حال کشیده میشود.
وندیاثوان برای عبور از سرزمین چولا برای رساندن پیامی از ولیعهد آدیتا کاریکالان حرکت می کند. کوندوای تلاش می کند تا صلح سیاسی را در حالی که دست نشاندگان و رؤسای خرده پا بر علیه تاج و تخت توطئه می کنند برقرار کند...
دیلی در تلاش برای دیدار با دخترش برای اولین بار پس از ترک زندان است. با این حال، تلاش های او به دلیل حمله به کارتل مواد مخدر که توسط بازرس بیجوی برنامه ریزی شده است، متوقف می شود..