یک nerf-herder مصنوع را کشف میکند که جهان جنگ ستارگان را میپیچاند و نقشهای قهرمانان و تبهکاران را عوض میکند. او وارد ماجراجویی می شود تا نظم را برقرار کند و به عنوان ناجی ظاهر شود که کهکشان شکسته را دوباره جمع می کند.
در سال ۱۹۸۵، قتل یک ابرقهرمان تحت حمایت دولت، همکاران قانونشکنش او را از بازنشستگی بیرون میکشد و آنها را به سمت معمایی میکشاند که زندگی شخصیشان و حتی جهان را تهدید میکند.
سامانتا ویلکینز در کودکی قدرت های ماوراءالطبیعه خود را کشف می کند. او همچنین متوجه می شود که خانواده ای دارد که از وجود آن بی خبر بوده است. این خانواده ریشه های شومی دارند و سامانتا باید با این موضوع کنار بیاید.