بازرس پلیس برلین "لوهمن" بر روی پرونده ای تحقیق می کند که همه سرنخها منتهی با یک مرد می شود، کسی که سالهاست به دلیل بیماری روانی در بیمارستان بستری است،"دکتر مابیوس".
"آلان گری" مسافری جوان به قلعه ای دورافتاده می رود اما تصاویری غیر قابل توضیح می بیند.اما همه چیز وقتی مشخص می شود که یکی از دختران لرد قلعه تسلیم موجودی شیطانی می شود...
شخصی کودکی را در آلمان به قتل می رساند. پلیس سخت در جستجوی اوست. این قتل ها وضعیت جنایتکاران دیگر را نیز به هم ریخته است و جنایتکاران محلی میخواهند به پلیس کمک کنند تا هرچه سریعتر قاتل دستگیر شود...
"امانوئل راث" مردی تنها و سالخورده،پروفسور دانشگاه شهر است.وقتی او متوجه می شود برخی از شاگردانش با باری می روند تا "لولالولا" را ببینند،او تصمیم می گیرد با آنها روبرو شود.اما او به "لولا" علاقه مند می شود و...
"ادوین" راننده تاکسی است که با "آنی" مدلی که دچار مشکل روانی است زندگی می کند.آنها قصد دارند یکشنبه را در ساحل به همراه "ولفگانگ" سپری کنند.پس از جر و بحث "آنی" در خانه می ماند و...
در شهرى در قرن بيست و يكم، كارگران در زيرزمين زندگى میكنند و حاكمان از روى زمين كنترل اوضاع را در دست دارند. «فردر» (فروليخ)، پسر حاكم اصلى، علايقى به كارگران دارد و در واقع دل باخته ى «ماريا» (هلم)، يكى از رهبران كارگران است.
"زیگفرید" پسر پادشاه "زیگموند" درباره خواهر زیبای "گانتر" پادشاه کریمهیلد حرفهایی می شوند.در مسیر خود او اژدهایی را کشته و گنجینه ای بدست می آورد.او به "گانتر" کمک می کند تا ماسکی که قابلیت نامرئی شدن دارد را بدست بیاورد...