ماتس استین، یک گیمر جوان نروژی، در سن ۲۵ سالگی بر اثر بیماری درگذشت. والدین او که فکر میکردند پسرشان زندگی منزوی داشته، پس از دریافت پیامهای دوستان آنلاین ماتس متوجه شدند او دوستان بسیاری در سراسر دنیا داشته است.
داستان عاشقانه شاعرانه در یکی از زیباترین مکان های روی زمین، هیدرا، در دهه 1960 اتفاق می افتد. این داستان دو فرد به همان اندازه تنهاست که در دورهای از زندگیشان عاشق هم میشوند، زمانی که هنوز در تلاشند تا بفهمند کی هستند.
لیلان و برخی از دوستان به دریاچه کوچک ، جایی که برادر دوقلوی او سال گذشته درگذشت ، سفر می کنند و خیلی زود پس از رسیدن چیزهای عجیب و غریب اتفاق می افتد. با الهام از فیلم ترسناک کلاسیک سال 1958.
در آینده ای نه چندان دور، دانمارک به دلیل افزایش سطح آب با تخلیه کامل مواجه خواهد شد. در حالی که ملت برای ترک خانه های خود آماده می شوند، دانش آموز دبیرستانی لورا باید بین والدین مطلقه اش و پسری که عاشقش شده یکی را انتخاب کند.
جان به تازگی توسط دوست دخترش اینگرید طردشده است. آن روز او به خود اجازه می دهد تا به دنیایی عرفانی و ترسناک اغوا شود، جایی که نمی توان حقیقت را از دروغ جدا کرد...
پسر یک نجیب زاده رده بالای سوئدی در مکانی خاص تعلیم و آموزش دیده و سپس بعنوان یک شوالیه به سرزمین مقدس فرستاده می شود تا طلب بخشایش عشق ممنوع را کند...