یک بازیگر بدشانس پس از اینکه در یک تست بازیگری بعنوان قاتل ایفای نقش میکند از سوی مافیا به اشتباه استخدام میشود تا فردی را در جشن تولدش به قتل برساند و...
لیا و تینا دو دختر زیبا هستند که با هم آشنا می شوند و متوجه می شوند که شباهت های زیادی با هم دارند. آنها هر دو جوان، زیبا و خشمگین هستند، بنابراین تصمیم میگیرند به رم بروند تا کمون نازاریوتا را پیدا کنند،
ادویگ فنچ نقش معلم خصوصی فرانکو (آلفردو پیا) را بازی می کند که بلافاصله دیوانه وار عاشق او می شود. فرانکو سعی می کند با وانمود کردن به خودکشی او را اغوا کند.
"زازی" دوازده ساله مجبور است دو روز را با اقوامش در پاریس سپری کند تا مادرش بتواند مقداری با معشوق خود تنها باشد. اما او از خانه دایی خود فرار کرده و تصمیم می گیرد به تنهایی پاریس را جستجو کند...